سطرهای دفتر کاهی ام

سطرهای دفتر کاهی ام

وجود بی وجودم از وجود تو موجود می یابد یا واجب الوجود
سطرهای دفتر کاهی ام

سطرهای دفتر کاهی ام

وجود بی وجودم از وجود تو موجود می یابد یا واجب الوجود

دعای باران...

بنی اسراییل را هفت سال خشکیسالی پیش آمد، موسی علیه السلام برای طلب باران با هفتادهزار تن بیرون شد، وحی اش آمد با اینکه گناهان بر ایشان سایه انداخته و درونی زشت دارند چگونه دعایشان را اجابت کنم؟ ایشان مرا بدون یقین همی خوانند و از مکر من ایمن باشند.بازگرد و یکی از بندگانمم به نام "برخ" بگو تا بیرون آید و من دعایش را اجابت کنم. موسی وی را نمی شناخت.اما همان روز ضمن رفتن به راهی برده ای سیاه دید که بر پیشانی اش جای سجده بود و روپوشی بر خود بسته بود.موسی وی را به نور خداوندی بشناخت و سلامش گفت و پرسید نامت چیست؟، گفت:"برخ". گفت:زمانی است تو را همی خواهیم بیرون شو و بهر ما طلب باران کن. 

مرد بیرون شد و در سخن خویش گفت:این نه به کارهای تو ماند و نه از حلم توست.چه چیزی مگرت پیش آمده؟ آیا ابرهایت نقصان گرفته اند؟ یا بادها سر از فرمانت کشیده اند و یا آنچه در اختیار داری نقصان گرفته اس؟ و یا اینکه خشم تو بر گناهکاران زیادت گشته است؟ آیا قبل از خلق خطاکاران تو بسیار آمرزنده نبوده ای؟ مگر نه اینست که رحمت را تو خلق کرده ای و به عطوفت امر نموده ای؟ یا خواهی ما را ممنوع از آنها نشان دهی یا ترسی که زوال یابند.اگر چنین است به کیفر شتاب فرمای

و "برخ" در این سخنان بودکه باران بر بنی اسراییل همی باریدن گرفت.

"برخ" که بازگشت، موسی به استقبالش آمد. برخ گفت:

دیدی که چگونه با خداوند به مخاصمت برخاستم؟ انصاف به من بداد.


پ.ن:گاهی باید با خدا به گونه ای دیگر سخن گفت... اعوذ باللهـ...

نظرات 6 + ارسال نظر
مهدی شنبه 5 بهمن 1392 ساعت 00:48 http://catharsis.blogsky.com/

سلام ممنون از حضورت .
وبلاگت رو دیدم .مطالب خوبی داری و قلمت هم مثل وبلاگت خوبه . اما من در مورد عشق نظرات دیگه یی دارم که اگر وقت شد باهم گپ میزنیم .

سلام
ممنونم از حضور سبزتان
همیشه مانا باشید
خوشحال میشم در این بحث زیبا و پیچیده شرکت کنم

بله شما درست می فرمایید . مهم تبادل افکار و ایده ها و اندیشه ها مونه . ولی برای من خیلی مهمه که با چه اشخاصی تبادل ........................
همیشه اول از همه به پروفائل سر می زنم .
می بخشیدجسارت کردم .

خواهش میکنم
به هر صورت ممنونم از حضورتان

پرنده مهاجر جمعه 4 بهمن 1392 ساعت 19:54 http://yelaq.blogsky.com

میتونیم دوست باشیم ؟

بله پرنده مهاجر!
چرا که نه؟!

فراری جمعه 4 بهمن 1392 ساعت 19:49 http://ecapee.blogsky.com

چه دعای قشنگی بود. مدل دعای طرفو دوست داشتم!

دعاهای قشنگ خیلی زود به دل می نشینند
سلام
خوش آمدین

مطالب زیبا و آموزنده ای می نویسید.
لطفا پروفائل تون رو فعال کنید . اگه میشه

سلام
خواهش میکنم و لطف دارین
پروفایل هم چشم... اما مهم نیست که من کی ام... مهم تبادل افکار و ایده ها و اندیشه هامونه
درست نمیگم؟؟؟

تنفس جمعه 4 بهمن 1392 ساعت 00:23 http://tanaffos.blogsky.com

سلام
یاد داستان موسی و شبان افتادم ...
هر کسی با زبان خودش از خدایش می طلبد.
مطلب زیبایی بود
ممنون از حضورتان .
در پناه حق باشید

سلام بزرگوار
بله چقدر دلنشینه که بتونیم هر طور که دوست داریم با خدایمان حرف بزنیم بدون اینکه کسی از ما ایراد بگیرد
سپاس گذار حضورتان هستم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.